کتاب آفرینش در دعای عرفه

بیان نعمت هایی که از آنها غافلیم از زبان سیدالشهداء (ع)

کتاب آفرینش در دعای عرفه

بیان نعمت هایی که از آنها غافلیم از زبان سیدالشهداء (ع)

مباحث زیست شناسی از جمله رویش گیاهان و آفرینش جانوران و انسان شواهدی هستند که بسیاری از موارد در آیات قرآن برای بیان نظم آفرینش، توحید و هدفمند بودن خلقت به آنها اشاره شده است. امام عارفان حضرت حسین بن علی (ع) به تبعیت از این روش قرآنی در دعای شریف عرفه آنگاه که به عجز و ناتوانی خود و همه احصاء کنندگان در ذکر و شمارش نعمتهای الهی اعتراف می نماید، به گوشه هایی از مواهب الهی در آفرینش انسان اشاره نموده است که از دیدگاه علم ژنتیک، جنین شناسی و فیزیولوؤی قابل بحث می باشد. فرازهای زیست شناسی در این دعا علاوه برآنکه می تواند رهنمود و بابی در جهت نگرش عرفانی به علم زیست شناسی و ارائه روشهای آموزش و مطالعات دینی با بهره گیری از علوم تجربی باشد ، اهمیت توجه به محافظت و حراست از ذخایر ژنتیکی برای حفظ سلامت نسلهای آینده و مراقبتهای بهداشتی در دوران جنینی را متذکر می گردد.همچنین توجه امام (ع) به اندامها و اعضای مختلف بدن در این دعا بیانگر این حقیقت است که هریک از اعضای بدن هرچند ظاهرا کوچک و کم اهمیت، نعمتی ارزشمند و موهبتی الهی محسوب می شوند و رسم شکر گزاری، حفظ این امانتهای الهی و بهره گیری از آنها در راه مطلوب و مورد رضای خالق آنهاست.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بینایی

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۰۰ ب.ظ

وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى

و رشته هاى دید نور چشمانم

ساختمان هر یک از اعضای بدن انسان آن قدر پیچیده است که به تنهایی می تواند نشانه ای برای وجود خداوند و رد باور تصادفی پدید آمدن جهان باشد. برای مثال با بررسی چشم می بینیم که این عضو برخلاف دوربین های ساخته شده توسط بشر، با تنظیم خودکار، سرعت و قدرت مانورپذیری بالا قادر به ثبت صحنه های بسیار دور و بسیار نزدیک است. ظرافت دیگر چشم حساسیت آن در برابر نور است که انسان را قادر می سازد به صورت ناخوادآگاه اشیاء را در محیط های تاریک یا بسیار روشن ببیند. و بسیاری از موارد دیگر که در این مقال نمی گنجد.

اگر در تمام جهان، موجودى جز یک انسان نباشد و در تمام وجود این انسان چیزى جز یک چشم یا یک گوش نباشد همان براى شناخت ذات پاک خداوند و علم و قدرت او کافى است. چرا که ساختمان اینها به قدرى ظریف و پیچیده و دقیق و حساب شده است که هیچ عقلى باور نمى‌ کند مصنوع تصادف یا طبیعت کور و کر باشد؛ بلکه در هر مرحله از مطالعه آن، به آیت جدید و نشانه تازه‌ اى از علم و قدرت آن صانع حکیم برخورد مى‌ کنیم. از میان صدها ویژگى، و ریزه ‌کارى عضو بینائى یعنى چشم، کافى است به چند موضوع زیر توجّه کنیم تا بدانیم، چه غوغایى در آن برپا است:
1- عدسى متغیّر: معمولا چشم را به دوربین فیلم‌ بردارى تشبیه مى‌ کنند در حالى که پیشرفته ‌ترین دوربین ‌هاى عکّاسى دنیا در مقابل چشم انسان بازیچه ‌اى بیش نیست. چرا که همه آنها داراى عدسى ثابتى هستند که براى عکسبردارى از صحنه‌ هاى مختلف، باید به وسیله فیلم بردار دائما تنظیم و کنترل شوند ولى عدسى چشم که درست پشت مردمک قرار گرفته دائما به طور خود کار تغییر شکل مى‌ دهد. گاه قطر آن بسیار کم و گاه چندان زیاد مى‌ شود که به 8 میلیمتر بالغ مى‌ گردد و به آن اجازه مى‌ دهد که از صحنه‌ هاى بسیار دور و بسیار نزدیک عکسبردارى کند.
2- طبقات هفتگانه چشم: چشم عمدتا از هفت پرده یا هفت طبقه تشکیل شده است که بنام «صلبیه» (سفیدى چشم)، «عِنَبیهَ»، «مَشِیْمِیَّه»، «جلْیدِیَه»، «زُلالِیَّه»، «زُجاجِیَّه» و «شَبَکِیَّه» نامیده مى‌ شود که هر کدام ساختمانى مخصوص به خود و وظیفه ویژه‌ اى برعهده دارد که شرح آن به درازا مى‌ کشد. همین قدر کافى است بدانیم که کمترین دگرگونى در آنها مایه اختلال بینائى مى‌ گردد و البته در پشت شبکیه نیز اعصاب بینائى است که از آنجا منظره‌ هایى که روى شبکیه افتاده به مغز مخابره مى‌ شود.
3- حساسیت در برابر نور: تنظیم نور براى فیلمبردارى و عکاسى یکى از مشکل‌ ترین کارها است. و بسیار مى‌ شود که گروهى از متخصّصان مأمور این کار مى‌ شوند در حالى که چشم با تغییر دادن حساسیت خود در برابر نورهاى کم و زیاد قادر است از صحنه‌ هاى مختلف در نور بسیار قوى و نور بسیار ضعیف عکسبردارى دقیق و جالب کند.
4- تحرّک فوق ‌العاده: فیلمبرداران دستگاه‌ هاى خود را دائما به راست و چپ و بالا و پائین مى‌ گردانند و از ابزارهای مختلف براى این کار استفاده مى‌ کنند. در حالى که عضلاتى که در اطراف کره چشم قرار گرفته با یک اراده این دستگاه را به طور کامل در چهار جهت گردش مى‌ دهد و قدرت مانور آن را براى فیلمبردارى از صحنه‌ هاى اطراف فوق ‌العاده زیاد مى‌ کند.
5- مصالح ساده و لطیف: براى تهیّه دستگاه‌ هاى فیلمبردارى از محکم ترین شیشه‌ ها و فلزات بهره مى‌ گیرند، در حالى که چشم از مصالح بسیار لطیفى ساخته شده، و در عین حال گاهى یکصد سال به طور مداوم کار مى‌ کند. این به خاطر آن است که یک دستگاه زنده است و مى‌ تواند دائمآ خود را بسازد و تجدید قوا کند در حالى که دستگاه‌هاى مصنوع بشر دستگاه‌هاى مرده‌ اند!
6 - دستگاه‌ هاى جنبى: براى اینکه چشم بتواند وظائف خود را به خوبى انجام دهد به وسائل زیادى مجهّز شده است که آنها نیز هر کدام شگفت ‌آور است. وجود چشمه ‌هاى جوشان که مایع مخصوص و شفّاف کننده را به طور مداوم در چشم مى‌ ریزد و به پلک ‌ها اجازه مى‌ دهد بدون کمترین اصطکاکی روى کره چشم گردش کند و فاضلابى که در پائین آن قرار گرفته که این مایع را دائما به بیرون هدایت کرده و به حفره ‌هاى بینى سرازیر مى‌ کند و همچنین خود پلک‌ ها و عکس‌ العمل فوق ‌العاده سریع آنها در برابر حوادث مختلف که چشم را در برابر ضربه‌ ها هجوم گرد و غبار یا نور شدید فورا مى‌ پوشاند و همچنین ساختمان مژه ‌ها که همچون کرکره‌ هاى سایه روشن به چشم اجازه مى‌ دهد که در عین باز بودن، نور کمى را به خود راه دهد و از ورود گرد و خاک حفظ کند و نیز قرار گرفتن چشم در یک محفظه استخوانى بسیار قوى و محکم همچون یک دژ نیرومند و قرار گرفتن این محفظه در نقطه مرتفع بدن که به آن اجازه مى‌ دهد اطراف و جوانب خود را همچون دیده‌ بان ‌ها که در پست دیدبانى قرار دارند، ببیند و همچنین وجود ابروها که سپر حفاظتى است، و امور فراوان دیگرى که هر کدام داستانى جالب و شگفت ‌انگیز و پر معنى دارند.
اگر مجموع این جهات را کنار هم قرار دهیم و کمى پیرامون آن بیندیشیم؛ قطعا اعتراف خواهیم کرد که سازنده چشم از تمام قوانین مربوط به عدسى ‌ها، و انعکاس نور و مسائل پیچیده دیگرى از این قبیل آگاه بوده، و با علم و قدرت بى ‌انتهاى خود چنین موجود عجیبى را آفریده است.
خلاصه هریک از اعضاى ظاهرى یا دستگاه ‌هاى داخلى بدن همچون قلب و مغز و عروق و سلسله اعصاب خود داستان مفصّل و شگفت‌ انگیزى دارند که اگر بخواهیم به ذکر اسرار یک یک آنها بپردازیم هفتاد من کاغذ که سهل است هزاران کتاب از اسرار آنها پر مى‌ شود. چه بهتر که به قصور خود در این زمینه اعتراف کنیم و سر تعظیم بر آستان آفریدگار فرود آریم، و به گفته آن شاعر درباره آفرینش خود مترنّم شویم و بگوئیم اى انسان:

عجب‌ تر از تو ندارد جهان تماشاگاه *** چرا به چشم تعجب به خود نظر نکنى!

یا بگوئیم:

عالم همه در تو است و لیکن از جهل *** پنداشته ‌اى تو خویش را در عالم!(1)

منبع:

(1). پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، ج 2، ص 436.

  • بهروز ملایری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی